قرارگاه سایبری سبکبالان عاشق

به قرارگاه سایبری سبکبالان عاشق خوش آمدید

قرارگاه سایبری سبکبالان عاشق

به قرارگاه سایبری سبکبالان عاشق خوش آمدید

قرارگاه سایبری سبکبالان عاشق

بسم رب الشهدا والصدیقین سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.رهسپاریم با ولایت تا شهادت

بایگانی
  • ۰
  • ۰

در اوج آسمان


احمدی روشن

زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است


قرارگاه سایبری سبکبالان عاشق



 

امشب در سر شوری دارم


امشب در دل نوری دارم


باز امشب در اوج آسمانم


باشد رازی با ستارگانم

 

 

امشب یک سر شوق و شورم


از این عالم گویی دورم

 

 

از شادی پرگیرم که رسم به فلک


سرود هستی خوانم در بر حور و ملک

 

 

 

 

 

 

 

 

در آسمانها غوغا فکنم


سبو بریزم ساغر شکنم


امشب یک سر شوق و شورم


از این عالم گویی دورم

 

 

 

 

با ماه و پروین سخنی گویم


از روی مه خود اثری جویم


جان یابم زین شبها


می کاهم از غمهای

 

 

 

 

دلنوشته ی آرمیتا دختر شهید رضایی نژاد :

 

 

 

 

 

 

نقاشی که می کشم در جعبه مداد رانگی هایم غوغا می شود

 

.عجب حسرتی است در دلشان،مثل چشمانم.

 

آرزوی تصویر تو را دارند بابا! خوش بحال مداد سیاه که طرح صورتت را می ریزد،

 

خوش بحالش که موهایت را به نسیم می سپارد.خوش بحال قهوه ی چشمانت

 

،قهوه ای که از حرارت ایمان می جوشد.

 

خوش بحال افق آبی نگاهت،

 

خوش بحال رنگ لبخندت،طنین سبز نگاهت.

 

بابا!

 

 مداد قرمزم را ببین که از شرم تو چه کوچک شده،مداد سفید گوشه گیرم

 

غصه نخور،بزرگ که شدم لحظه ای بیکار نمی مانم.

 

  من دختر همان پدرم! راز شکست شب را تو میدانی

 

 

 

 

ماه و زهره را به طرب آرم


از خود بی خبرم ز شعف دارم

 

 

 

 

نغمه ای بر لبها


نغمه ای بر لبها

 

 

  
 

زندگی در نظرم مسخره می آید ...

چه پیروزی هایش چه شکست هایش ...

چه حیات و چه مماتش ... و چه دلخوشی هایش !

چه امید بستن به ارزو ها و چه ترس از قضا و قدر ...

همه و همه در نظرم مسخره می آید .. !

به هیچ چیز و هیچ کس دلخوشی ندارم 

از هیچ چیز و هیچ کس امید و انتظاری ندارم

فقط بخاطر وظیفه بر میخیزم

و بخاطر وظیفه زندگی میکنم ...

والا حیات بر من سنگین و غیر قابل تحمل بوده است ...

 
شهید دکتر مصطفی چمران 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

  امید است دول

تمردان ما قدم در راهی بگذارند 

 

که دانشمندان هسته ای شهید مان گذاشتند

 

 

 

 

همانا آنچه نزد پروردگارست باقی خواهد ماند

 

و همه به سوی او باز خواهیم گشت

 

 

 

کاری کنیم که در این وعده ی حق سر بلند باشیم

 

 

 





نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی